هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجهای عاشقانه و جدایی از یار میگوید. او از دردهای سینه و اشکهای چشم سخن میگوید و بیان میکند که تنها با جرعهای میتواند از این رنجها رهایی یابد. شاعر خود را سرشار از عشق و جنون میداند و یار را به دریای زیبایی و باد بهار تشبیه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۴۲
چند ز دوران چرخ چند ز هجران یار
سینه شود شعله خیز، دیده شود اشکبار
آنچه کشیدم ازو من به یکی جرعه می
میکدهها بایدم از پی دفع خمار
من همه صحرای عشق، او همه دریای حسن
من همه شور و جنون، او همه باد بهار
سینه شود شعله خیز، دیده شود اشکبار
آنچه کشیدم ازو من به یکی جرعه می
میکدهها بایدم از پی دفع خمار
من همه صحرای عشق، او همه دریای حسن
من همه شور و جنون، او همه باد بهار
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.