هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از دوری معشوق و بیان ناامیدیها و رنجهای اوست. شاعر از غم و اندوه خود میگوید و اینکه چگونه در طلب معشوق، سختیهای بسیاری را تحمل کرده است. او از نادیده گرفته شدن دعاهایش شکایت دارد و به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره میکند. در نهایت، شاعر به کربلا اشاره میکند که میتواند نمادی از رنج و فداکاری باشد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به رنج و غم و مفاهیم پیچیدهای مانند کربلا نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۵۳
پلاس تن به بر، از دست غم قبا کردم
به این لباس برش عرض مدعا کردم
نماند حاجت کس ناروا نمیدانم
که گفت یا رب یا رب که من دعا کردم
هزار حیف ندانی که دور از تو بمن
چها گذشت و چها دیدم و چها کردم
نبود غیر کمالت بهر چه کردم گوش
مه جمال تو دیدم چو چشم وا کردم
جهان ز حرف تو پر بود تا بدم خاموش
بریده باد زبانم سخن چرا کردم
به اتفاق رضی آمدم به طوف درت
تو را ندیدم آنجا و کربلا کردم
به این لباس برش عرض مدعا کردم
نماند حاجت کس ناروا نمیدانم
که گفت یا رب یا رب که من دعا کردم
هزار حیف ندانی که دور از تو بمن
چها گذشت و چها دیدم و چها کردم
نبود غیر کمالت بهر چه کردم گوش
مه جمال تو دیدم چو چشم وا کردم
جهان ز حرف تو پر بود تا بدم خاموش
بریده باد زبانم سخن چرا کردم
به اتفاق رضی آمدم به طوف درت
تو را ندیدم آنجا و کربلا کردم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.