هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجهای عشق و دوری از معشوق میگوید. او از جور رقیبان، گریه بر اغیار، حسرت خوردن و دلبستن به صورت دیوار یاد میکند. در نهایت، به درگاه پیر مغان پناه میبرد و آرزو میکند که از ابتدا این راه را انتخاب کرده بود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و حسرتآلود است که درک عمیقتر آن نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و کنایههای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۵۲
چو از جور رقیبان از در او بار میبستم
ره آمد شدن از گریه بر اغیار میبستم
خوش آن خاری که چون سنگش بسر میزد من از حسرت
چو گل میچیدم و بر گوشهٔ دستار میبستم
گشادم از در پیر مغان شد کاشکی ز اول
ز کف تسبیح میافکندم و زنار میبستم
در آمد میشدم صد بار افزون از در یاری
دل خود گر رضی بر صورت دیوار میبستم
ره آمد شدن از گریه بر اغیار میبستم
خوش آن خاری که چون سنگش بسر میزد من از حسرت
چو گل میچیدم و بر گوشهٔ دستار میبستم
گشادم از در پیر مغان شد کاشکی ز اول
ز کف تسبیح میافکندم و زنار میبستم
در آمد میشدم صد بار افزون از در یاری
دل خود گر رضی بر صورت دیوار میبستم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.