هوش مصنوعی:
شاعر از دردهای عشق و بیوفایی یار مینالد و رنجهای ناشی از هجران و جفای معشوق را توصیف میکند. او از وعدههای بیاساس و پیمانهای شکسته گله دارد و با وجود درد فراوان، امیدوار به درمان است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی مانند درد هجران، بیوفایی و رنج عشق است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، این نوع اشعار اغلب نیاز به درک ادبی و عاطفی بالاتری دارند.
غزل شمارهٔ ۶۹
حیفم آید که گویدش کس جان
از کجا جان و از کجا جانان
زیر دست جفای تو زن و مرد
پایمال غم تو پیر و جوان
دست بر دل ز بیوفائی یار
داغ بر تن ز محنت هجران
بیوفائی، چه میکنی وعده
سست عهدی، چه میکنی پیمان
جور این درد میکشم ناچار
تا که دردم رضی کند درمان
از کجا جان و از کجا جانان
زیر دست جفای تو زن و مرد
پایمال غم تو پیر و جوان
دست بر دل ز بیوفائی یار
داغ بر تن ز محنت هجران
بیوفائی، چه میکنی وعده
سست عهدی، چه میکنی پیمان
جور این درد میکشم ناچار
تا که دردم رضی کند درمان
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.