هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و ستایش معشوق سخن میگوید و از احساسات عمیق و حسرتهای شاعر در این راه حکایت دارد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گل نسرین، بهشت برین، آفتاب و ماه، عشق خود را به معشوق بیان میکند و از فداکاری و از خودگذشتگی در این راه میگوید. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند طهارت و نجات دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۷۴
روی یار است یا گل نسرین
کوی یار است یا بهشت برین
زیر دستت چه آفتاب و چه ماه
پایمالت چه آسمان چه زمین
چند از حسرت سراپایت
بی سرو پا شویم و بی دل ودین
همه زنار بر میـٰان بندی
بشنوی حرفی از گوشه نشین
سر به چرخش فرو نمیآرم
گر سرم ز آسمـٰان رسد به زمین
بد گمان گشتهای بکش زارم
کاین گمـٰان میکشد مرا بیقین
بر رخ او رضی عرق بنگر
گرد مه، گر ندیدهای پروین
بیطهارت نمیرسد به نجات
بیبکارت، نمیرسد کابین
چند ازین غافلی رضی برخیز
کاروان رفت بیش از ین منشین
کوی یار است یا بهشت برین
زیر دستت چه آفتاب و چه ماه
پایمالت چه آسمان چه زمین
چند از حسرت سراپایت
بی سرو پا شویم و بی دل ودین
همه زنار بر میـٰان بندی
بشنوی حرفی از گوشه نشین
سر به چرخش فرو نمیآرم
گر سرم ز آسمـٰان رسد به زمین
بد گمان گشتهای بکش زارم
کاین گمـٰان میکشد مرا بیقین
بر رخ او رضی عرق بنگر
گرد مه، گر ندیدهای پروین
بیطهارت نمیرسد به نجات
بیبکارت، نمیرسد کابین
چند ازین غافلی رضی برخیز
کاروان رفت بیش از ین منشین
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.