۳۲۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵۵

جان به یاد لبت، شکر خاید
دل به دندان غم، جگر خاید

ظن سیری مبر که لقمهٔ خام
بخت پیر است و دیرتر خاید

دل آشفته بخت من تا چند
جای انگشت نیشتر خاید

آن که گیرد مزاج پروانه
شعله چون میوه های تر خاید

بس که یابد حلاوت از پرواز
طایر شوق، بال و پر خاید

لب شادی ببست یک چندی
عرفی اکنون لب دگر خاید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.