هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، حقیقت، وهم و خیال، و انتقاد از ریا و نیرنگ می‌پردازد. شاعر از درد عشق، تنهایی، و ناامیدی سخن می‌گوید و به کسانی که ادعای بزرگی می‌کنند اما در باطن ضعیف هستند، اشاره می‌کند. همچنین، او از دنیای پر از فریب و ظاهرسازی انتقاد کرده و به جستجوی حقیقت در میان این همه آشفتگی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از ابیات حاوی انتقادهای اجتماعی و اشاره به مفاهیم پیچیده مانند ریا و نیرنگ هستند که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۶۲

آنها که لاف افسر و اورنگ می‌زنند
در بام هم سری‌ست‌که برسنگ می‌زنند

جمعی که پا به منزل و فرسنگ می‌زنند
در یاد دامن تو به دل چنگ می‌زنند

چون من‌کسی مباد نم‌اندود انفعال
کز عکس نامم آینه‌ها رنگ می‌زنند

در باغ اعتبارکه ناموس رنگ و بوست
رندان ز خنده‌ گل به سر ننگ می‌زنند

گردون حریف داغ محبت نمی‌شود
این خیمه در فضای دل تنگ می‌زنند

یاران چو گردباد که جوشد ز طرف دشت
دامن به زیر پا به هوا چنگ می‌زنند

طاووس ما خجالت اظهار می‌کشد
زین حلقه‌ها که بر در نیرنگ می‌زنند

ما را به گرد کلفت ازین بزم رفتن است
آیینه‌ها قدم به ره زنگ می‌زنند

زین رهروان کراست سر و برگ جستجو
گامی به زحمت قدم لنگ می‌زنند

گاهی به‌ کعبه می روم و گه به سوی دیر
دیوانه‌ام ز هر طرفم سنگ می‌زنند

بی‌پرده نیست صورت تحقیق‌کس هنوز
آثار خامه‌ای‌ست که در رنگ می‌زنند

بیدل به طاق ابروی وهمی‌ست جام خلق
چندانکه هوش‌کارکند سنگ می‌زنند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.