هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناامیدی، جستجوی معنا و تأثیر خود در جهان سخن می‌گوید. او به دنبال یافتن نشانه‌ای از وجود خود در خاک و گردباد است، از جنون و شوریدگی می‌گوید که صدای او را به گوش برساند. شاعر از تلاش برای خلق تصویر خود در هنر و ناتوانی در یافتن رنگ‌های مناسب می‌نالد. او به دنبال جوهره‌ای از وجود خود در شمشیر و قطع تعلقات است. شاعر از ناتوانی در بیان افکار خود و محدودیت‌های صفحه کاغذ شکایت دارد و آرزوی رسیدن به اکسیر حقیقت را دارد. در نهایت، او از بیدلی و انتظار برای رسیدن به صبحگاه می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۲۹

آه نومیدم‌ کجا تأثیر من پیدا شود
خاک‌گردم تا نشان تیر من پیدا شود

صدگلو بندد جنون چون حلقه در پهلوی هم
تا صدای بسمل از زنجیر من پیدا شود

رنگها گم‌ کرده‌ام در خامهٔ نقاش عجز
خارپایی‌ گر کشی تصویر من پیدا شود

چون حیا شوخی ندارد جوهر ایجاد من
بر عرق زن تا گل تعمیر من پیدا شود

نیست جز قطع تعلق حسرت عریانی‌ام
جوهری‌ می‌خواهم‌ از شمشیر من پیدا شود

در کتاب اعتبارم یکقلم حرف مگوست
گر نفس دزدد کسی تقریر من پیدا شود

می‌گذارد بر دماغ یک جهان معنی قدم
لغزشی ‌کز خامهٔ تحریر من پیدا شود

صفحهٔ‌ کاغذ ندارد تاب جولان شرار
آه از آن دشتی‌کزو نخجیر من پیدا شود

بوتهٔ دیگر نمی‌خواهدگداز وهم و ظن
می به ساغر ریز تا اکسیر من پیدا شود

در خیال او بهار افسانه‌ای سر کرده‌ام
با‌ش تا خواب ‌گل از تعبیر من پیدا شود

عمرها شد بیدل احرام صبوحی بسته‌ام
کو خط پیمانه تا شبگیر من پیدا شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.