هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، هستی، خودشناسی و رهایی از تعلقات مادی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند آیینه، ذرات، دریا و گوهر برای بیان افکار خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۵۳۳

دل جهان دیگر از مرآت یکدیگر شود
نسخه بردارند چندان‌ کاین ورق دفتر شود

ناز دارد رشتهٔ آشفتگیهای نیاز
زلف معشوق است‌ کار من اگر ابتر شود

محوگردیدن سراپای مرا آیینه‌کرد
چون نگه درحیرت افتد عالم دیگر شود

تا دهد هر ذره من عرض حسرت‌نامه‌ای
این ‌کف خاکی ‌که دارم‌ کاش مشتی پر شود

ای فلک از مشت خاک من برانگیزان غبار
شاید این ننگ هیولا قابل پیکر شود

با نسب محتاج نبود صاحب ‌کسب و کمال
بی‌نیاز از بحر گردد قطره چون‌ گوهر شود

سبحه‌داران پر جنون‌پیمای بی‌کیفیتند
جاده این کاروان یارب خط ساغر شود

همچو عکس زنگی از آیینه می‌گردد عیان
بر رخ ویرانه‌ام مهتاب اگر چادر شود

نیست غیر از وعظ خاموشی ز فریادم بلند
همچو نی‌ گر بند بندم پایهٔ منبر شود

بی‌خموشی نیست ممکن پاس تمکین داشتن
موج درگوهرخزد هرجا نفس لنگرشود

بیدل آدم باش فکر راکب و مرکوب چیست
از هوس تا کی‌ کسی پالان‌ گاو و خر شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.