هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند ناامیدی، غفلت، حقیقت موهوم و زندگی پرتکلف می‌پردازد. شاعر از رنج‌های زندگی، فریبندگی ظواهر و بیهودگی برخی تلاش‌ها سخن می‌گوید و در جستجوی درمانی برای غفلت و دردهای روحی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، لحن ملتهب و نگاه انتقادی به زندگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۶۸۷

دام ز سیر گلشن اسباب در نظر
رنگی‌ که شعله می‌زندم آب در نظر

خون شد دل ازتکلف اسباب زندگی
یک لفظ پوچ و آن همه اعراب در نظر

مخمل نه‌ایم ولیک ز غفلت نصیب ماست
بیداریی‌که نیست به جز خواب در نظر

در وادی طلب که سراب است چشمه‌اش
اشکی مگر نشان دهدم آب در نظر

همواری از طبیعت روشن نمی‌رود
تار نگاه را نبود تاب در نظر

گلها چوشبنمت به سروچشم جا دهند
گر باشدت رعایت آداب در نظر

بر خویش هم در حسدت باز می‌شود
گرگل کند حقیقت احباب در نظر

یارب صداع غفلت ما را علاج چیست
مخموری خیال و می ناب در نظر

موهومی حقیقت ما را نموده‌اند
چون نقطهٔ دهان تو نایاب در نظر

دیگر ز سایهٔ دم تیغت‌کجا رویم
سرها سجود مایل محراب در نظر

غافل مشو که انجمن اعتبارها
ویرانه‌ای‌ست وحشت سیلاب در نظر

آسوده‌ایم درکف خاکستر امید
بیدل‌کراست بستر سنجاب در نظر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.