هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند جستجوی حقیقت، رهایی از قیود دنیوی، عشق به معشوق، و تلاش برای شناخت خود می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند شکستن قیدها، حیرت، عجز، و عافیت سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند غنچه، شمع، و گل، مفاهیم عمیق عرفانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۳۹

اگر چو غنچه میسر شود شکستن خویش
توان شنید صدای ز دام جستن خویش

مقیم منزل تحقیق ‌گشتن آسان نیست
بده غبار دو عالم به باد جستن خویش

خموش گشتم و سیر بهار دل کردم
در بهشت ‌گشودم چو لب ز بستن خویش

به رنگ شمع در این انجمن جهانی را
به سر دواند هوای ز پا نشستن خویش

خیال دوست به هر لوح نقش نتوان بست
به ‌آب ‌حیرت ‌آیینه هست ‌شستن ‌خویش

چه ممکن است تسلی به غیر قطع نفس
ز ناله نیست رها تار بی‌ گسستن خویش

ز دود تنگ فضای سپند این محفل
به دوش ناله‌ گرفته‌ست بار جستن خویش

در این محیط ‌که جز گرد عجز ساحل نیست
مگر چو موج ببندید برشکستن خویش

چو گل نه صبح‌ کمینیم و نی‌ بهار پرست
شکفته‌ایم ز پهلوی سینه خستن خویش

کمند صید حواس است گوشه‌گیری ها
نشسته‌ایم چو مضمون به فکر بستن خویش

شکنج دام بود مفت عافیت بیدل
چو بوی‌ گل نکنی آرزوی رستن خویش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.