هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیمی مانند غفلت، خودنمایی، رنج، امید، و گذر عمر می‌پردازد. شاعر از بی‌ثباتی دنیا، تلاش انسان و ناامیدی‌هایش سخن می‌گوید و در نهایت به این نکته اشاره می‌کند که هرکس سزاوار سرنوشت خود است.
رده سنی: 18+ محتوا دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۸۹

گاه به رنگ مایلی‌ گاه به بوی بی ‌نسق
دستهٔ باطلت که‌بست ای‌چمن حضور حق

تا تو ز حرص بگذری و ز غم جوع وارهی
چیده زمین و آسمان عالم ‌کاسه و طبق

عمر شد و همان بجاست غفلت خودنمایی‌ات
از نظر تو دور رفت آینه‌های ماسبق

پوست به تن شکنجه چید هر سر مو به خم رسید
منتخب چه نسخه است اینکه شکسته‌ای ورق

در عمل محال هم همت مرد سرخ‌روست
برد علم بر آسمان پای حنایی شفق

تحفهٔ‌ محفل حضور درکف عرض هیچ نیست
کاش شفیع ما شود آینه‌سازی عرق

قانع قسمت ازل وضع فضولش آفت است
مغز به امتلا سپرد پسته دمی‌ که ‌گشت شق

خواه دو روزه عمر گیر خواه هزار سال زی
یک نفس است صد جنون‌، یک رمق است صد قلق

هرکس ازین ستمکشان قابل التفات نیست
چشم‌ به هر چه وا کند بیدل ماست مستحق
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.