هوش مصنوعی:
این شعر از بیدل دهلوی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه، ناامیدی، و جستجوی معنا در زندگی است. شاعر از عشق، فراق، و آرزوی وصال سخن میگوید و با استفاده از استعارههای زیبا مانند شمع، دریا، و سرو، احساسات خود را به تصویر میکشد. او از رنجهای عشق و ناکامیهایش میگوید و آرزو میکند که بتواند به آرامش برسد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۰۲۹
کو جهد که چون بوی گل از هوش خود افتم
یعنی دو سه گام آنسوی آغوش خود افتم
در سوختنم شمع صفت عرض نیازیست
مپسندکه در آتش خاموش خود افتم
در خاک ره افتادهام اما چه خیالست
کز یاد شب وعده فراموش خود افتم
بهر دگران چند کنم وعظ طرازی
ای کاش شوم حرفی و در گوش خود افتم
کو لغزش پایی که به ناموس وفایت
بار دو جهان گیرم و بر دوش خود افتم
عمریست که دریا بهکنار است حبابم
آن به که در اندیشهٔ آغوش خود افتم
شور طلبم مانع تحقیق وصالست
خمخانهٔ رازم اگر از جوش خود افتم
ای بخت سیهروز چرا سایه نکردی
تا در قدم سرو قباپوش خود افتم
بیدل همه تن بار خودم چون نفس صبح
بر دوش که افتم اگر از دوش خود افتم
یعنی دو سه گام آنسوی آغوش خود افتم
در سوختنم شمع صفت عرض نیازیست
مپسندکه در آتش خاموش خود افتم
در خاک ره افتادهام اما چه خیالست
کز یاد شب وعده فراموش خود افتم
بهر دگران چند کنم وعظ طرازی
ای کاش شوم حرفی و در گوش خود افتم
کو لغزش پایی که به ناموس وفایت
بار دو جهان گیرم و بر دوش خود افتم
عمریست که دریا بهکنار است حبابم
آن به که در اندیشهٔ آغوش خود افتم
شور طلبم مانع تحقیق وصالست
خمخانهٔ رازم اگر از جوش خود افتم
ای بخت سیهروز چرا سایه نکردی
تا در قدم سرو قباپوش خود افتم
بیدل همه تن بار خودم چون نفس صبح
بر دوش که افتم اگر از دوش خود افتم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.