هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از بیدل دهلوی، بیانگر شور و اشتیاق شاعر به بی‌خودی و وصال با معشوق حقیقی است. شاعر از توفان درونی، جوشش عشق، و ناتوانی از سکوت سخن می‌گوید و هستی را در پرتو این عشق تفسیر می‌کند. مفاهیمی مانند فنا، حیرت، و جستجوی معنا در سراسر شعر مشهود است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی این شعر برای درک و تجربه نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۲۲۱۳

چو دریا یک قلم موجست شوق بیخودی جوشم
تمنای کناری دارم و توفان آغوشم

به شور فطرت من تیره بختی برنمی‌آید
زبان شعله‌ام از دود نتوان ‌کرد خاموشم

قیامت همتم مشکل‌که باشد اطلس‌گردون
دو عالم می‌شود گرد عدم تا چشم می‌پوشم

خوشم ‌کز شور این دربا ندارم‌ گرد تشویشی
دل افسرده مانند صدف شد پنبه درگوشم

هوس مشکل‌که بالد از مزاج بی نیاز من
درین محفل همه گر شمع ‌گردم دود نفروشم

خیال‌گل نمی‌گنجد ز تنگی درکنار من
مگر چون غنچه نگشاید شکست رنگ آغوشم

مرادی نیست هستی را که باشد قابل جهدی
ندانم اینقدرها چون نفس بهر چه می‌کوشم

به هر جا می‌روم از دام حیرت بر نمی‌آیم
به رنگ شبنم از چشمی‌که دارم خانه بر دوشم

به حیرت خشک باشم به‌که در عرض زبان سازی
به رنگ چشمهٔ آیینه جوهر جوشد از جوشم

ز یادم شبهه‌ای در جلوه آمد عرض هستی شد
جهان تعبیر بود آنجاکه من خواب فراموشم

شکستن اینقدرها نیست در رنگ خزان بیدل
دربن وبرانه‌گردی کرده باشد رفتن هوشم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۱۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.