هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق و درونی خود سخن می‌گوید، از تنهایی، عشق، جستجوی حقیقت، و رنج‌های وجودی. او با تصاویر شاعرانه‌ای مانند 'مهر عنقا' و 'خانهٔ خورشید' به بیان مفاهیم انتزاعی می‌پردازد و از تقابل میان کفر و اسلام، امید و یأس، و واقعیت و خیال صحبت می‌کند. در نهایت، شاعر به حسرت و مستی اوهام اشاره می‌کند و از دل‌سوزی خود می‌گوید.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم استفاده‌شده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و ناملموس باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۸۰

بعد ازین درگوشهٔ دل چون نفس جا می‌کنم
چشم می‌پوشم جهانی را تماشا می‌کنم

زان دهان بی‌نشان هرگاه می‌آیم به حرف
بر لب ذرات امکان مهر عنقا می‌کنم

تا چه‌پیش آید چو شمعم زین شبستان خیال
صیقل آیینه زان نقش‌ کف پا میکنم

مدعای دل به لب دادن قیامت داشته‌ست
رو به ناخن می‌تراشم‌ کاین‌ گره وا می‌کنم

بی ‌تمیزی کفر و اسلامم برون آورده‌اند
هر چه باشد بسکه محتاجم تقاضا می‌کنم

نقد فطرت اینقدر مصروف نادانی مباد
خانه بازار است من در پرده سودا می‌کنم

از چراغ دیدهٔ خفاش می‌گیرم بلد
تا سراغ خانهٔ خورشید پیدا می‌کنم

چون‌ گهر خود داری‌ام تاکی در ساحل زند
دست می‌شویم ز خویش و سیر دریا می‌کنم

برکه نالم از عقوبتهای بیداد امل
آه از امروزی‌ که صرف فکر فردا می‌کنم

نالهٔ دردی ‌گر از من بشنوی معذور دار
غرقهٔ توفان عجزم دست بالا می‌کنم

بیدل از سامان مستیهای اوهامم مپرس
دل به حسرت می‌گدازم می به مینا می‌کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.