هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از بیدل دهلوی، به مضامینی همچون عشق، معرفت، رازداری، و دوری از پرسش‌های بی‌ثمر می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که برخی حقایق را نمی‌توان با پرسش‌های سطحی درک کرد و باید به سکوت و درون‌نگری روی آورد. همچنین، او از ناپایداری دنیا و اهمیت عشق حقیقی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی و نمادین نیاز به درک بالاتری از ادبیات و تجربه‌ی زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۲۴۸۰

سراغ دل نخواهی از من دیوانه پرسیدن
قیامت دارد از سیلاب راه خانه پرسیدن

برون افتاده‌ای از پردهٔ ناموس یکتایی
نمی‌باید ز شاخ و برگ رمز دانه پرسیدن

محبت هر خسی را مورد الفت نمی‌خواهد
به زلف یار نتوان جای دل از شانه پرسیدن

نفس تا می‌تپد لبیک و ناقوسی‌ست در سازش
دلی داریم چند از کعبه و بتخانه پرسیدن

چراغی را که پیش از صبحدم بردند ازین محفل
سراغش باید از خاکستر پروانه پرسیدن

به سر خاکی فشان و گنج استغنا تماشا کن
ز مجنون چند خواهی عشرت ویرانه پرسیدن

چراغی از قدح بردار و هر جانب که خواهی رو
نمی‌خواهد طریق لغزش مستانه پرسیدن

به ذوق حرف و صوت پوچ خلقی رفته است از خود
دماغ خوابناکان باید از افسانه پرسیدن

خمار ناتمامی دور چندین ما و من دارد
چو پر شد هیچ نتوان از لب پیمانه پرسیدن

معارف باکه می‌گویی حقایق ازکه می‌پرسی
که‌گفتن‌هاست بر نامحرم و بیگانه پرسیدن

زبان شرم اگر باشد به‌کام خامشی بیدل
جواب مدعایت می‌دهد از ما نه پرسیدن
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.