هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با زبانی نمادین و پیچیده، به موضوعاتی مانند رسیدن به کمال، خودشناسی، نارسایی‌های انسانی، و حیرت در برابر هستی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند «نردبان خمستان اعتبار»، «میوهٔ رسیده»، و «موی سر به ته پا رسیده»، مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی را بیان می‌کند. در نهایت، شعر به این نتیجه می‌رسد که هرچه انسان به دست می‌آورد، تنها بخشی از مسیر بی‌پایان کمال است.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، زبان پیچیده و نمادین شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۵۰

بر اوج بی‌نیازی اگر وارسیده‌ای
تا سر به پشت پا نرسد نارسیده‌ای

ای نردبان طراز خمستان اعتبار
چون نشئه تا دماغ به صد جا رسیده‌ای

این ما و من ترانهٔ هر نارسیده نیست
حرفت ز منزلیست که گویا رسیده‌ای

کو منزل و چه جاده خیالی دگر ببند
ای میوهٔ رسیده به خود وارسیده‌ای

فهمیدنی‌ست نشو نمای تنزلت
یعنی چو موی سر به ته پا رسیده‌ای

واماندنی شد آبلهٔ پای همتت
پنداشتی به اوج ثریا رسیده‌ای

در علم مطلق این همه چون و چرا نبود
ای معنی یقین به چه انشا رسیده‌ای

داغیم ازین فسون که درین حیرت انجمن
با ما رسیده‌ای تو و تنها رسیده‌ای

خلقی به جلوهٔ تو تماشایی خود است
گویا ز سیر آینهٔ ما رسیده ای

فکر شکست توبهٔ ما نیست آنقدر
مینا تو هم ز عالم خارا رسیده‌ای

هرجا رسی همین عملت حاصلست و بس
امروز فرض کن که به فردا رسیده‌ای

ای کاروان واهمهٔ غربت و وطن
زان کشورت که راند که اینجا رسیده‌ای

بیدل ز پهلوی چه کمالست دعویت
مضمونکی به خاطر عنقا رسیده‌ای
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.