هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق می‌پردازد. شاعر از ناز و تغافل معشوق، اشک‌های خود، و دل‌آزردگی‌هایش سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند آیینه، گردون، و ماهی بحر حقیقت، عمق احساسات خود را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند فطرت و حقیقت دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و واژگان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۸۳

در دلی اما به قصد اشکم افسون می‌کنی
سر ز جیب صد هزار آیینه بیرون می‌کنی

جز تغافلهای نازت دستگاه ناله چیست
مصرع چندی‌ که من دارم تو موزون می‌کنی

با حنا ربطی ندارد اشک استغنای ناز
می‌نهی پا بر دل پرخون و گلگون می‌کنی

خاک اگر صد رنگ گرداند همان خاک است و بس
یک زمانم ‌کرد سرگردان‌ که ‌گردون می‌کنی

گر به این ساز است آهنگ تغافلهای ناز
جوهر آیینه را زنجیر مجنون می‌کنی

فطرت از تاب سر مویی محرف می‌خورد
در وفا گر یک قدم کج می‌روی خون می‌کنی

هر ‌قد‌ر سعی زبانت پرفشان گفت‌وگوست
عافیت می‌روبی و از خانه بیرون می‌کنی

ماهی بحر حقیقت تشنهٔ قلاب نیست
هرزه بر زانو سرت را نقطهٔ نون می‌کنی

دعوی نازک‌خیالی‌، چشم‌زخم فطرت‌ست
بیخبر خاموش موی چینی افزون می‌کنی

بیدل از فهم کلامت عالمی دیوانه شد
ای جنون انشا دگر فکر چه مضمون می‌کنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.