هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و حیرت‌انگیز شاعر در برابر معشوق است. شاعر از درد فراق، حیرت در برابر معشوق، و ناتوانی در بیان احساسات خود می‌گوید. همچنین، او از رنج‌های عشق و سردرگمی در هستی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه، فلسفی و حیرت‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و سردرگمی در هستی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۷۹۸

چشم من بی‌تو طلسمی است بهم بسته ز عالم
این معمای تحیر تو مگر بازگشایی

مقصد بینش اگر حیرت دیدار تو باشد
از چه خودبین نشود کس که تو در کسوت مایی

بی‌ادب بس که به راه طلبت راه گشودم
می‌زند آبله‌ام از سر عبرت کف پایی

طایر نامه‌بر شوقم و پرواز ندارم
چقدر آب‌ کنم دل که شود ناله هوایی

بست زیر فلک آزادگی‌ام نقش فشردن
ناله در کوچهٔ نی شد گره از تنگ فضایی

خنده عمری‌ست نمی‌آیدم از کلفت هستی
حاصلی نیست در اینجا تو هم ای‌ گریه نیایی

دل ز نیرنگ تو خون شد، خرد آشفت و جنون شد
ای جهان شوخی رنگ تو، تو بیرنگ چرایی

دل بیدل نکند قطع تعلق ز خیالت
حیرت و آینه را نیست ز هم رنگ جدایی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.