هوش مصنوعی:
در این داستان، گاوی پس از مدتی زندگی در مرغزار و بهرهمندی از آسایش و نعمت، شروع به بانگ بلند میکند. در نزدیکی آنجا، شیری جوان و مستبد همراه با حیوانات دیگر زندگی میکند که تا به حال گاو ندیده و صدایش را نشنیده بود. وقتی شیر صدای گاو را میشنود، میترسد اما سعی میکند ترسش را پنهان کند و حرکتی نمیکند.
رده سنی:
10+
این متن یک داستان تمثیلی با پیام اخلاقی است که برای کودکان و نوجوانان قابل درک و آموزنده است. همچنین زبان آن ساده و روایت آن جذاب است، اما ممکن است کودکان زیر 10 سال بهطور کامل مفهوم آن را درک نکنند.
بخش ۲ - ترسیدن شیر از بانگ شنزبه
و در امثال آمده است که اذا اعشبت فانزل. چون یکچندی آنجا ببود و قوت گرفت و فربه گشت بطر آسایش و مسی نعمت بدو راه یافت. و بنشاط هرچه تمامتر بانگی بکرد بلند. و در حوالی آن مرغزار شیری بود و با او وحوش و سباع بسیار، همه در متابعت و فرمان او، و او جوان و رعنا و مستبد به رای خویش. هرگز گاو ندیده بود و آواز او ناشنوده. چندانکه بانگ شنزبه بگوش او رسید هراسی بدو راه یافت، و نخواست که سباع بدانند که او میبهراسد برجای ساکن میبود، و بهیچ جانب حرکت نمی کرد.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱ - باب شیر و گاو
گوهر بعدی:بخش ۳ - کلیه و دمنه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.