هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن کرکس و هما (نمادهای افراد پست و بلندست) با هم بحث میکنند. کرکس ادعا میکند که از هما پایینتر نیست، اما عاقلی به او میگوید که سایهای که از هما میافتد با سایهای که از کرکس میافتد متفاوت است. سپس شاعر از مقایسهی خود بین حسودان و کرکس ابراز پشیمانی میکند و تصمیم میگیرد که سکوت پیشه کند و به درگاه بینیاز روی آورد.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم اخلاقی و تمثیلی است که برای درک کامل آن، خواننده باید از توانایی تحلیل و تفکر انتقادی برخوردار باشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعارهها ممکن است برای کودکان کمسنوسال دشوار باشد.
بخش ۵۲ - حکایت به طریق تمثیل
کرکسی ژاژخای بیمعنی
با همایی فتاد در دعوی
گفت کم نیست از تو پایهٔ من
زان که مقدار توست سایهٔ من
عاقلی گفتش ای فرومایه
نیست آن سایه همچو این سایه
هر که در سایهٔ همای بود
نام او سایهٔ خدای بود
وان که در سایهٔ تو راه کند
بر سر خود جهان سیاه کند
بر تن توست چون پر و بالی
در خور اوست فر و اقبالی
ماجرای حسود و قصهٔ ما
راست مانند کرکسست و هما
وه! چه گفتم؟ تمام لافست این
سر به سر دعوی گزافست این
من هم از حاسدان چرا گفتم؟
چون بدند از بدان چرا گفتم؟
چند ازین گونه در خروش شوم
کاشکی بعد ازین خموش شوم
هین زبان را به عذر باز کنم
رو به درگاه بینیاز کنم
با همایی فتاد در دعوی
گفت کم نیست از تو پایهٔ من
زان که مقدار توست سایهٔ من
عاقلی گفتش ای فرومایه
نیست آن سایه همچو این سایه
هر که در سایهٔ همای بود
نام او سایهٔ خدای بود
وان که در سایهٔ تو راه کند
بر سر خود جهان سیاه کند
بر تن توست چون پر و بالی
در خور اوست فر و اقبالی
ماجرای حسود و قصهٔ ما
راست مانند کرکسست و هما
وه! چه گفتم؟ تمام لافست این
سر به سر دعوی گزافست این
من هم از حاسدان چرا گفتم؟
چون بدند از بدان چرا گفتم؟
چند ازین گونه در خروش شوم
کاشکی بعد ازین خموش شوم
هین زبان را به عذر باز کنم
رو به درگاه بینیاز کنم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۵۱ - در خاتمهٔ کتاب گوید
گوهر بعدی:بخش ۵۳ - مناجات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.