هوش مصنوعی: نویسنده در سفر خود به قومس رسید و شیخ بایزید بسطامی را زیارت کرد. سپس در روز آدینه هشتم ذی‌القعده در آنجا اقامت کرد و به دنبال اهل علم گشت. به او مردی جوان به نام استاد علی نسائی معرفی شد که به فارسی با لهجه دیلمی صحبت می‌کرد و شاگردانی داشت که در علوم مختلف مانند اقلیدس، طب و حساب تحصیل می‌کردند. استاد نسائی ادعا کرد شاگرد ابوعلی سینا است، اما در بحث با نویسنده، ضعف علمی خود را نشان داد و نویسنده از این موضوع متعجب شد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم تاریخی و علمی است و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از اصطلاحات و زمینه‌های تاریخی نیاز به دانش پیش‌زمینه دارد.

بخش ۵ - زیارت شیخ بایزید بسطامی و طلب اهل علم

به راه کوان به قومس رسیدیم و زیارت شیخ بایزید بسطامی بکردم قدس الله روحه.
روز آدینه روز هشتم ذی القعده از آن جا مدتی مقام کردم و طلب اهل علم کردم. مردی نشان دادند که او را استاد علی نسائی می‌گفتند. نزدیک وی شدم. مردی جوان بود سخن به فارسی همی گفت به زبان اهل دیلم و موی گشوده جمعی پیش وی حاضر. گروهی اقلیدس خواندند و گروهی طب و گروهی حساب.
در اثنای سخن می‌گفت که بر استاد ابوعلی سینا رحمه الله علیه چنین خواندم و از وی چنین شنیدم. همانا غرض وی آن بود تا من بدانم که او شاگرد ابوعلی سیناست. چون با ایشان در بحث شدم او گفت من چیزی سپاهانه دانم و هوس دارم که چیزی بخوانم. عجب داشتم و بیرو ن آمدم گفتم چون چیزی نمی داند چه به دیگری آموزد.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴ - عزم نیشابور و کسوف
گوهر بعدی:بخش ۶ - ری، کوه دماوند و نوشادر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.