هوش مصنوعی:
جعرانه منطقهای در چهارفرسنگی شمال مکه است که پیامبر اسلام (ص) با لشکریان خود در آنجا حضور داشته و از آنجا احرام بستهاند. در این مکان دو چاه به نامهای «بیر الرسول» و «بیر علی» وجود دارد که آب آنها خوشطعم است. همچنین، کوهها و گودالهای سنگی در این منطقه وجود دارد که به باور مردم، پیامبر در آنها آرد سرشته است. مردم برای تبرک به این مکان میروند و از آب چاهها و درختان آن استفاده میکنند. علاوه بر این، مسجدی منسوب به ابراهیم (ع) و کوهی به نام «جبل الرحمة» در نزدیکی این منطقه قرار دارد که حجاج در آنجا دعا میخوانند. امیر عدن نیز در این منطقه اقداماتی مانند ساخت حوضهای آب و چهارطاقی برای روشنایی انجام داده است.
رده سنی:
12+
متن شامل اطلاعات تاریخی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان کمسن پیچیده باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند احرام، تبرک، و مناسک حج نیاز به درک بالاتری دارند که معمولاً از سن نوجوانی به بعد قابل درک است.
بخش ۶۴ - عمره جعرانه
عمره جعرانه. به چهارفرسنگی مکه از جانب شمال جایی است آن را جعرانه گویند مصطفی صلی الله علیه و سلم آن جا بوده است با لشکری. شانزدهم ذی القعده از آن جا احرام گرفته است و به مکه آمده و عمره کرده. و آن جا دو چاه است یکی را بیر الرسول گویند و یکی را بیر علی بی ابی طالب صلوات الله علیهما و هر دو چاه را آب تمام خوش باشد و میان هردو چاه ده گز باشد و آن سنت برجا دارند و بدان موسم آن عمره بکنند. و نزدیک آن چاهها کوه پاره ای است که بدان موضع گودها در سنگ افتاده است همچو کاسه ها. گویند پیغمبر علیه الصلوة و السلام به دست خود در آن گود آرد سرشته است. خلق که آن جا روند در آن گودها آرد سرشند با آب آن چاه ها، و همان جا درختان بسیاری است هیزم بکنند و نان پزند و به تبرک به ولایتها برند، و همان جا کوه پاره ای بلند است که گویند بلال حبشی بر آن جا بانگ نماز گفته است. مردم بر آن جا روند و بانگ نماز گویند و در آن وقت که من آن جا رفتم غلبه ای بود که زیادت از هزار شتر عماری در آن جا بود تا به دیگر چه رسد و از مصر تا مکه بدین راه که این نوبت آمدم سیصد فرسنگ بود و از مکه تا یمن دوازده سنگ است در دو فرسنگ، در آن دشت مسجدی بوده است که ابراهیم علیه السلام کرده است و این ساعت منبری خواب از خشت مانده است و چون وقت نماز پیشین شود خطیب بر آن جا رود و خطبه جاری کند پس بانگ نماز بگویند و دو رکعت نماز به جماعت به رسم مسافران بکنند و همه در آن وقت قامتی نماز بگویند و دو رکعت دیگر نماز به جماعت بکنند. پس خطیب بر شتر نشیند و سوی مشرق بروند به یک فرسنگی آن جا کوهی خرد سنگین است که آن را جبل الرحمة گویند بر آن جا بایستند و دعا کنند تا آن وقت که آفتاب فرو رود. و پسر شاددل که امیر عدن بود آب آورده بود از جای دور و مال بسیار بر آن خرج کرده و آب را از آن کوه آورده و به دشت عرفات برده و آن جا حوضها ساخته که در ایام حج پر آب کنند تا حاج را آب باشد. و هم این شاددل بر سر جمیل الرحمة چهارطاقی ساخته عظیم که روز و شب عرفات بر گنبد آن خانه چراغها و شمع های بسیار نهند که از دو فرسنگ بتوان دید، چنین گفتند که امیر مکه از او هزار دینار بستید که اجازت داد تا آن خانه بساخت.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۶۳ - صفت گشودن در کعبه شرفهاالله تعالی
گوهر بعدی:بخش ۶۵ - پس از حج چهارم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.