هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی مانند "بوسهٔ آن لعل لب" و "افعی زلف کجت"، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. همچنین، تضادهای عاشقانه مانند "نیش و نوش" و "کعبه و بتخانه" نیز در شعر دیده می‌شود. در پایان، شاعر با اشاره به "قاآنی" و "مدهوشی"، از تسلیم شدن در برابر عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه پیچیده و استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند "خون سیاوش" و "شیوهٔ ضحاک" ممکن است برای کودکان نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰

سخن از بوسهٔ آن لعل لب نوش افتاد
به میان بار دگر خون سیاوش افتاد

گشت یک‌سان شب و روزم که ترا از رخ و زلف
صبح با شام سیه باز هم‌آغوش‌ افتاد

آنچنان در رخ نیکوی تو حیران ماندم
که مرا‌ کعبه و بتخانه فراموش افتاد

مر مرا هیچ به شیرینی دشنام تو نیست
نوش‌ جانست هر آن نیش که با نوش‌ افتاد

شاه حسنت به جفا شیوهٔ ضحاک گرفت
افعی زلف کجت تا به سر دوش افتاد

پیرهن چاک زنم دمبدم از غم چکنم
که مرا کار بدان سرو قباپوش‌ افتاد

با همه زهد که قاآنی ما می‌ورزد
عاقبت در سر خم می‌ زد و مدهوش‌ افتاد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.