هوش مصنوعی: شاعر در این متن از وعده‌های دروغین و جفای معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که زبانش جز برای ثنا و دعای معشوق نمی‌گردد. او آرزو می‌کند که وعده‌های معشوق راستین و درست می‌بودند، مانند شعرهای خودش که در ستایش معشوق سروده شده‌اند. شاعر همچنین به وعده‌های دروغین معشوق درباره کلاه و قبایی که به او نداده اشاره می‌کند و در پایان از جفای معشوق و تأثیر آن بر اولیای او گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی پیچیده، شکایت از جفا و وعده‌های دروغین است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۱۹

میر زمانه‌ای که نگردد مرا زبان
در کام جز برای ثنا و دعای تو

ای کاش وعده‌های‌تو درصدق و راستی
بودی چو شعرهای من اندر ثنای تو

اکنون مرا رسیده به خاطر لطیفه‌ای
از وعدهٔ دروغ کلاه و قبای تو

جاوید تاکه هست به دیوان روزگار
نام و نشان مدح من و مرحبای تو

وارونهٔ کلاه که گفتی برای من
وارونهٔ قباکه ندادی برای تو

بگذشتم‌ از کلاه و قبا چون شد آن کتاب
کش وصف کرد فک‌رت معجزنمای تو

اعدات از جفای تو یارب چه می‌کشند
گر این بود وفای تو با اولیای تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.