۲۵۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۷

وجود مطلق الحق اوست دریاب
مقید او و مطلق اوست دریاب

خیال باطلت دارد پریشان
ببین مجموع را حق اوست دریاب

توئی طالب توئی مطلوب ما فهم
بگو از جان که صدق اوست دریاب

دل و دلدار و جان ما همه اوست
محیط و موج و زورق اوست دریاب

از آن ما غرقهٔ دریای عشقیم
روان جان و مغز اوست دریاب

به حق تحقیق شد ما را حقیقت
که موجود محقق اوست دریاب

شراب ناب بی غش نوش کردیم
ز جامی کش مروق اوست دریاب

طلسم گنج عشق دوست مائیم
ولی فتاح و مطلق اوست دریاب

اگر سید اناالحق زد به حق زد
چو گویای اناالحق اوست دریاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.