۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۰۶

میخانه سرای عاشقان است
خود خلوت خاص عاشقانست

عالم بدن است و عشق جانان
جان است که در بدن روانست

عشقست که عاشق است و معشوق
در مذهب عاشقان چنان است

با صورت و معنئی که او راست
چه جای معانی و بیان است

جام است و شراب و رند و ساقی
در مجلس ما همین همان است

در دیدهٔ مست ما نظر کن
نوری که به چشم ما عیان است

این گوهر نظم نعمت الله
از بحر محیط بیکران است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.