هوش مصنوعی: این متن عرفانی به وحدت عاشق و معشوق اشاره دارد و بیان می‌کند که همه چیز از دید عاشق، جلوه‌ای از معشوق است. عشق در این متن به عنوان نیرویی سرمست و فراتر از عقل توصیف شده است. همچنین، شاعر از حالت بی‌خودی و مستی عرفانی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هر کس این حال را تجربه کند، جهان را زیبا می‌بیند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۴۵

چشم ما روشن به نور روی اوست
هرچه بیند دوست را بیند به دوست

عاشق و معشوق ما هر دو یکی است
تا نپنداری که این رشته دوتوست

جرعهٔ جام می ما هر که خورد
چون محبان دائما در جستجوست

عشق سرمست است و فارغ از همه
عقل مخمور است و هم در گفتگوست

بسته ام نقش خیالش در نظر
هرچه دیده می شود چشمم بر اوست

خرقه می شویم به جام می مدام
مدتی شد تا مرا این شست و شوست

هر که بیند نعمت الله با همه
بد نبیند هرچه می بیند نکوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.