هوش مصنوعی: این متن عرفانی از مولانا یا شاعر دیگری از مکتب عرفان اسلامی است که به موضوع وحدت وجود، عشق الهی و فنا در معشوق حقیقی می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که همه چیز جز ظهور یک حقیقت واحد نیست و ذهن انسان از درک این وحدت عاجز است. او به تمایز میان صورت و معنی، ارزش واقعی عشق الهی و بی‌اعتباری دنیوی اشاره می‌کند و در نهایت به پاکی روح و برتری انسان کامل می‌پردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجزیه‌وتحلیل، به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان اسلامی نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم لایه‌های معنایی این شعر با مشکل مواجه شوند.

غزل شمارهٔ ۳۸۷

او با تو ، تو را از او خبر نیست
جز عین یکی ، یکی دگر نیست

نقشی که خیال غیر دارد
صاحبنظرش بر آن نظر نیست

چون صورت دوست معنی ماست
بس معتبر است و مختصر نیست

در بحر گهر بود ولیکن
چون دُر یتیم ما گهر نیست

در کوچهٔ ما بیا و بنشین
زان کوچه مرو که ره به در نیست

ما خرقهٔ خویش پاک شستیم
از هستی ما بر او اثر نیست

خیر البشر است سید ما
گویند بشر ولی بشر نیست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.