هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به موضوعاتی مانند عشق، رندی، و معنویت می‌پردازد. شاعر از عشق به معشوق و جدایی از دنیای مادی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که تنها عشق حقیقی ارزشمند است. همچنین، از مفاهیمی مانند فقر عرفانی، رندی، و بی‌اعتنایی به دنیا یاد می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رندی و می‌نوشی ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای تفسیر مناسب داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۹

زاهدان را ذوق رندان هست نیست
رند را میلی بر ایشان هست نیست

در دل ما مهر دلبر هست نیست
جان ما جز عشق جانان هست نیست

یوسف گل پیرهن آمد به باغ
این چنین گل در گلستانی هست نیست

هر که دارد هرچه دارد آن اوست
هرچه هست و بود و بی آن هست نیست

گنج او در کنج ویران نیست هست
خازن آن غیر سلطان هست نیست

درد نوش دردمند عشق او
خاطرش با صاف درمان هست نیست

همچو سید رند سرمست خوشی
در میان می پرستان هست نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.