۲۵۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۹۵

چشم ما روشن به نور او بود
هرچه می بینم از آن نیکو بود

آینه یک رو نماید در نظر
هرکه او با آینه یک رو بود

غیر او چون نیست در دار وجود
چشم ما بر روی غیری چو بود

رشتهٔ یک تو چرا بینی دو بود
نیک بنگر رشته خود یک تو بود

عالمی از جود او دارد وجود
ما کجا باشیم اگر نه او بود

عاشق مستیم در کوی مغان
عقل کل در بزم ما آنجو بود

سید ما در همه عالم یکی است
بلکه خود مجموع عالم او بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.