هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق، درد و رنج، و ارتباط با اهل دل می‌پردازد. شاعر از عشق و دردهای آن سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که تنها کسانی که اهل دل هستند می‌توانند این مفاهیم را درک کنند. همچنین، به ارزش بندگی و عشق به معشوق الهی و جایگاه والای آن اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۶۷

هر که او را خبر از اهل دلانش باشد
یاری اهل دلان در دل و جانش باشد

دردمندی که به جان دُردی دردش نوشد
راحت جان طلبی در دو جهانش باشد

آتش عشق دلم سوخت چنان داغی را
در قیامت چو بجویند نشانش باشد

دیدهٔ اهل نظر نور از او می یابد
این چنین نور چنان عین عیانش باشد

عاقل ار عشق ندارد بر ما آنش نیست
رند مستی طلب ای دوست که آنش باشد

هر گدائی که بود بر در سلطان دائم
همچو ما بر دو جهان حکم روانش باشد

نعمت الله بسی بندگی سید کرد
لاجرم منصب عالی چنانش باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.