۲۳۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۰۵

بیا ای جان و ای جانان سید
بیا ای شاه و ای سلطان سید

بیا و جام می پر کن به ماده
که تا نوشیم با یاران سید

خراباتست و ما مست و خرابیم
حریف جملهٔ رندان سید

سر ما بعد از این و خاک پایت
به خاک پای سرمستان سید

ز کفر زلف او بستیم زُنار
از آن محکم بود ایمان سید

کتاب ذوق اگر خوانی سراسر
بود آن آیتی در شأن سید

همه کس نعمت الله دوست دارد
بود آن نعمت الله آن سید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.