هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از عشق به معشوق (سید) و مستی و شوریدگی در راه او سخن میگوید. شاعر از خرابات، مینوشی، و عشق به یاران سید یاد میکند و ایمان خود را به زلف کافر معشوق پیوند میزند. در پایان، شاعر اشاره میکند که همه نعمتالله را دوست دارند و او همان سید است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مستی و خرابات ممکن است برای گروههای سنی پایین مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۸۰۵
بیا ای جان و ای جانان سید
بیا ای شاه و ای سلطان سید
بیا و جام می پر کن به ماده
که تا نوشیم با یاران سید
خراباتست و ما مست و خرابیم
حریف جملهٔ رندان سید
سر ما بعد از این و خاک پایت
به خاک پای سرمستان سید
ز کفر زلف او بستیم زُنار
از آن محکم بود ایمان سید
کتاب ذوق اگر خوانی سراسر
بود آن آیتی در شأن سید
همه کس نعمت الله دوست دارد
بود آن نعمت الله آن سید
بیا ای شاه و ای سلطان سید
بیا و جام می پر کن به ماده
که تا نوشیم با یاران سید
خراباتست و ما مست و خرابیم
حریف جملهٔ رندان سید
سر ما بعد از این و خاک پایت
به خاک پای سرمستان سید
ز کفر زلف او بستیم زُنار
از آن محکم بود ایمان سید
کتاب ذوق اگر خوانی سراسر
بود آن آیتی در شأن سید
همه کس نعمت الله دوست دارد
بود آن نعمت الله آن سید
وزن: مستفعلتن مستفعلتن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.