هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از ساقی می‌خواهد جامی خوشگوار به او بدهد تا آبرویی به رویش باز گردد. او به توصیف حالات عاشقان، عاقلان، رندان و زاهدان می‌پردازد و بیان می‌کند که همه چیز در نهایت به یک حقیقت واحد بازمی‌گردد. شاعر از شراب و جام به عنوان نمادهایی از وحدت وجود و کمال الهی یاد می‌کند و تأکید می‌کند که این شراب، شراب معمولی نیست، بلکه شرابی است که راحت دل و جان است. در پایان، او هشدار می‌دهد که هر کس نعمت‌های الهی را انکار کند، جز اقرار به خداوند چیزی برایش باقی نخواهد ماند.
رده سنی: 18+ این متن دارای مضامین عرفانی و فلسفی عمیق است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از نمادهایی مانند شراب و مستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۸۸۵

ساقیا جام خوشگوار بیار
آبروئی به روی ما باز آر

عاشقان مست و عاقلان مخمور
رند میخانه زاهد بازار

دل ما خلوتی است خوش حالی
لیس فی الدار غیره دیار

بحر و موج و حباب و جو آبند
چار نام و یکی بود ناچار

یک شرابست و جام رنگارنگ
یک وجود و کمال او بسیار

نوش کن جام و می به شادی ما
تا که گردی ز عمر برخوردار

نه شرابی که این و آن گویند
آن چنان می که باشدش خمار

جور او راحت دل و جان است
حاش لله کجا بود آزار

هر که انکار نعمت الله کرد
به خدا نیستش مگر اقرار
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.