هوش مصنوعی: این شعر از نعمةالله ولی، حال و هوای یک مجلس عیش و نوش را توصیف می‌کند که در آن شاعر و رندان مست، با جام‌های شراب در دست، به سوی خرابات مغان می‌روند. فضایی پر از شور و مستی، عشق و باده‌نوشی حاکم است و شاعر از لحظات گذران عمر و هوای بزم یار سخن می‌گوید. در پایان، اشاره‌ای به خضر و آب حیات دارد که گویی ساقی این مجلس است.
رده سنی: 18+ اشاره به مصرف شراب و فضای مستی و عربده‌گری در شعر، این متن را برای مخاطبان بزرگسال مناسب می‌سازد. همچنین، مضامین عرفانی و غنایی آن ممکن است برای نوجوانان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۹۵۹

ساقیم می رفت و رندان در پیش
جام می بر دست و مستان در پیش

عزم کردم تا خرابات مغان
عاشقان و می پرستان در پیش

نعره مستانه می زد دم به دم
های و هوی باده نوشان در پیش

گر به مستی عربده کردی دمی
لطف فرمودی فراوان در پیش

چون روان شد از برم عمر عزیز
دل روان شد از بدن جان در پیش

در هوای بزم او نی در خروش
چنگ با زلف پریشان در پیش

دُرد دردش نوش کن ای جان من
تا بیابی صاف درمان در پیش

خضر رفته از پی ساقی ما
نوش کرده آب حیوان در پیش

خوش خرامان می رود مست و خراب
نعمةالله و حریفان در پیش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.