۲۴۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۸۴

در محیطی فکنده ام زورق
که دو عالم در اوست مستغرق

نتوان زورق از محیط شناخت
یا وجود محیط از زورق

نور خوشید در سپهر یکی است
شد مرتب میان صبح و شفق

هو هو لا اله الا هو
نیک دریاب سر این مغلق

خود پرستی و ما و من گوئی
راه گم کرده ای ایا احمق

دیدهٔ ما ندید غیری را
تا گشودیم دیده را بر حق

نعمت الله جام می بخشد
تا بنوشید راوق مطلق
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.