هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که مخاطب را به ترک دلبستگیهای دنیوی و مادی، گذر از وجود و عدم، و رسیدن به حالتی از وحدت و بیخودی فرا میخواند. شاعر از مفاهیمی مانند نور و ظلمت، دنیا و آخرت، و نوشیدن از جام عرفان سخن میگوید و در نهایت به بیکرانی میخانه عشق اشاره میکند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند نوشیدن از جام ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا گمراهکننده باشد.
غزل شمارهٔ ۱۰۸۳
بگذر ز وجود و ز عدم هم
بگذر ز حدوث وز قدم هم
در آب بشو کتاب معقول
بشکن تو دوات را قلم هم
رو دنیی و آخرت رها کن
تا نور نماند و ظلم هم
می نوش ز خم خسروانی
آخر چه کنی تو جام جم هم
آنجا که منم نه صبح و نه شام
نه روز و نه شب نه بیش و کم هم
میخانه اگر چه بیکران است
می نوش به قدر خویش هم هم
نعمت بگذار نعمت الله
از لا چه گشاید و نعم هم
بگذر ز حدوث وز قدم هم
در آب بشو کتاب معقول
بشکن تو دوات را قلم هم
رو دنیی و آخرت رها کن
تا نور نماند و ظلم هم
می نوش ز خم خسروانی
آخر چه کنی تو جام جم هم
آنجا که منم نه صبح و نه شام
نه روز و نه شب نه بیش و کم هم
میخانه اگر چه بیکران است
می نوش به قدر خویش هم هم
نعمت بگذار نعمت الله
از لا چه گشاید و نعم هم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.