هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به موضوعاتی مانند عشق، رندی، خدمت به معشوق، و بیاعتنایی به دنیای مادی میپردازد. شاعر از یاران و خلوت با معشوق سخن میگوید و عاشقی را کار دائمی خود میداند. همچنین، به ستایش ساقی و مینوشی اشاره دارد و زاهد و هشیاران را به بندگی محکوم میکند. در پایان، شاعر خود را بندهٔ سید خرابات معرفی میکند و برتری خود را بر سرداران میستاید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مینوشی و مفاهیم رندی نیاز به درک عمیقتری از ادبیات و فلسفه دارد.
غزل شمارهٔ ۱۲۷۴
قدمی نه به خلوت یاران
یار اگر بایدت بیا یاران
هر که ما چون فتاد در دریا
کی خورد غم ز قطرهٔ باران
کار ما عاشقی بود دائم
بود این کار کار بیکاران
ما و رندی و خدمت ساقی
زاهد و بندگی هشیاران
هر عزیزی که می خورد با ما
نبود خار پیش میخواران
وه که زلف بتم چه طرار است
می برد دل ز دست عیاران
بندهٔ سید خراباتم
لاجرم سرورم به سرداران
یار اگر بایدت بیا یاران
هر که ما چون فتاد در دریا
کی خورد غم ز قطرهٔ باران
کار ما عاشقی بود دائم
بود این کار کار بیکاران
ما و رندی و خدمت ساقی
زاهد و بندگی هشیاران
هر عزیزی که می خورد با ما
نبود خار پیش میخواران
وه که زلف بتم چه طرار است
می برد دل ز دست عیاران
بندهٔ سید خراباتم
لاجرم سرورم به سرداران
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.