هوش مصنوعی: این متن به توصیف شب و فعالیت‌های مختلف در آن می‌پردازد. از جمله، زهره پرده‌ای شنگولیان می‌زند، مریخ در بزم و عیش شرکت می‌کند، ماه پر خود را می‌فشاند و ستارگان مانند مرغان دور او جمع می‌شوند. فلک چشم غماز را می‌دوزد تا گواهی ندهد. برخی خفته‌اند و برخی به صید مشغول‌اند. متن همچنین به مفاهیمی مانند عشق، بقا و خواب اشاره می‌کند و از تشبیهاتی مانند عشق به مغز و جهان به پوست استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تشبیهات و استعارات ممکن است نیاز به تجربه و دانش بیشتری برای درک کامل داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۲۱۰۴

شب که جهان است پُر از لولیان
زُهره زَنَد پَردهٔ شَنْگولیان

بینَد مِرّیخ که بَزم است و عیش
خَنجَر و شمشیر کُند در میان

ماه فَشانَد پَرِ خود چون خُروس
پیش و پَسَش اَخْتَرْ چون ماکیان

دیدهٔ غَمّاز بِدوزَد فَلَک
تا که گواهی نَدَهَد بر کیان

خُفته گروهیّ و گروهی به صید
تا کِه کُند سود و کِه دارد زیان

پنج و شش است امشبْ مُهره‌یْ قِمار
سُست مَیَفکَن لبْ چون ناشیان

جامِ بَقا گیر و بِهِل جامِ خواب
پَرده بُوَد خواب و حِجابِ عِیان

ساقیِ باقی‌‌ست خوش و عاشقان
خاکِ سِیَه بر سَرِ این باقیان

زَهر از آن دستِ کَریمَش بِنوش
تا که شوی مِهْتَرِ حَلْواییان

عشقِ چو مَغز است جهانْ هَمچو پوست
عشقْ چو حَلْوا و جهانْ چون تیان

حَلْقِ من از لَذَّتِ حَلْوا بِسوخت
تا نکُنم حِلْیهٔ حَلْوا بیان
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.