۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۲۷

هان برسان به گوش او پیک صبا جکی جکی
بندگی و سلام من بعد دعا جکی جکی

ای بت نازنین من با من خسته دل اگر
جور و جفا کنی مکن ترک وفا جکی جکی

بی رخ تو دو چشم من نور ندارد ای صنم
نور دو چشم من توئی رخ بنما جکی جکی

تا مه نو شود خجل پیش رخ تو بر فلک
چون مه چارده شب از بام برآ جکی جکی

تا بگشاید از دل سید ناتوان گره
بازگشاد برفشان زلف دو تا جکی جکی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.