هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌بستگی به معشوق سخن می‌گوید و با زبانی عاشقانه و پراحساس، از جور و جفای معشوق شکایت می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که وفادار بماند و رخسارش را نشان دهد، چرا که نور چشمانش تنها به وجود معشوق وابسته است. شاعر همچنین با تشبیه معشوق به ماه، زیبایی او را ستایش می‌کند و از او می‌خواهد که گره از دلش بگشاید.
رده سنی: 12+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که برای نوجوانان و بزرگسالان قابل درک و مناسب است. هیچ گونه محتوای نامناسب یا خشونت‌آمیزی در آن وجود ندارد.

غزل شمارهٔ ۱۵۲۷

هان برسان به گوش او پیک صبا جکی جکی
بندگی و سلام من بعد دعا جکی جکی

ای بت نازنین من با من خسته دل اگر
جور و جفا کنی مکن ترک وفا جکی جکی

بی رخ تو دو چشم من نور ندارد ای صنم
نور دو چشم من توئی رخ بنما جکی جکی

تا مه نو شود خجل پیش رخ تو بر فلک
چون مه چارده شب از بام برآ جکی جکی

تا بگشاید از دل سید ناتوان گره
بازگشاد برفشان زلف دو تا جکی جکی
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.