هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و تجربیات خود در این زمینه سخن میگوید. او عشق را به خوبی میشناسد و خود را مسحور جمال معشوق میداند. همچنین، از درد عشق و مستی ناشی از آن سخن میگوید و خود را همنشین جان و جانان میخواند. در نهایت، خود را در خرابات مغان مست و خراب توصیف میکند و به جمع رندان میپیوندد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از واژهها و مفاهیم مانند 'خرابات' و 'مستی' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک صحیح دارند.
غزل شمارهٔ ۱۵۴۸
گفتهٔ عشاق می خوانم بلی
عشقبازی نیک می دانم بلی
دیده ام آئینهٔ گیتی نما
بر جمال خویش حیرانم بلی
بسته ام زُنار کفر زلف او
لاجرم نیکو مسلمانم بلی
دردمندم دردمندم دردمند
دُردی درد است درمانم بلی
گه به این و گه به آن خوانی مرا
هرچه می خوانی بخوان آنم بلی
از سر هر دو جهان برخواستم
همنشین جان و جانانم بلی
درخرابات مغان مست و خراب
سیدم مجموع رندانم بلی
عشقبازی نیک می دانم بلی
دیده ام آئینهٔ گیتی نما
بر جمال خویش حیرانم بلی
بسته ام زُنار کفر زلف او
لاجرم نیکو مسلمانم بلی
دردمندم دردمندم دردمند
دُردی درد است درمانم بلی
گه به این و گه به آن خوانی مرا
هرچه می خوانی بخوان آنم بلی
از سر هر دو جهان برخواستم
همنشین جان و جانانم بلی
درخرابات مغان مست و خراب
سیدم مجموع رندانم بلی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.