هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عرفانی، از عشق و بندگی به خداوند و بیاعتنایی به دنیا سخن میگوید. او با بیانی شاعرانه، نور الهی را برتر از هر روشنایی دیگر میداند و خود را بندهای فداکار برای معشوق حقیقی معرفی میکند. همچنین، به کرم و مرحمت الهی اشاره دارد و بر یگانگی خداوند تأکید میورزد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار میباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده، فهم آن را نیازمند سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی میکند.
قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۳
منم که همت من جز خدا نمی جوید
خوشست همت عالی که باد پاینده
مرا به سایهٔ طوبی چه التفات بود
که هست سایهٔ من آفتاب تابنده
تو راست دنیی وعقبی مراست حضرت او
تو راست خطهٔ دارا مراست دارنده
به نور طلعت او روشنست دیدهٔ ما
چه جای روشنی آفتاب تابنده
به روی او در میخانه را گشادم باز
ببین تو مرحمت حضرت گشاینده
ز روی خود به کرم ساز بینوا بنواخت
بیا و گوش کن آواز آن نوازنده
اگر یکی به هزار آینه نماید رو
هزار رو بنماید یکی نماینده
مرو که شاه جهانی مرا غلام بود
از آنکه سید خود را به جان شدم بنده
خوشست همت عالی که باد پاینده
مرا به سایهٔ طوبی چه التفات بود
که هست سایهٔ من آفتاب تابنده
تو راست دنیی وعقبی مراست حضرت او
تو راست خطهٔ دارا مراست دارنده
به نور طلعت او روشنست دیدهٔ ما
چه جای روشنی آفتاب تابنده
به روی او در میخانه را گشادم باز
ببین تو مرحمت حضرت گشاینده
ز روی خود به کرم ساز بینوا بنواخت
بیا و گوش کن آواز آن نوازنده
اگر یکی به هزار آینه نماید رو
هزار رو بنماید یکی نماینده
مرو که شاه جهانی مرا غلام بود
از آنکه سید خود را به جان شدم بنده
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۲
گوهر بعدی:قطعهٔ شمارهٔ ۱۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.