هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و فراق یار می‌نالد و از خدا می‌خواهد که دیگران را به محنت او دچار نکند. او در لحظات آخر زندگی آرزو می‌کند که یارش حتی اگر چیزی از اشاراتش نفهمد، دست‌کم از رنج او آگاه شود. شاعر از روزهای خوشی یاد می‌کند که گریه‌هایش او را آرامش می‌داد، اما اکنون حتی چین ابروی یارش او را از نصیحت بازمی‌دارد. او عمداً جانش را به سختی می‌دهد تا یادش در دل یار باقی بماند و در نهایت، با عجز و لابه به دنبال صلح است، حتی اگر یارش او را سرزنش کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده‌ای مانند عشق، فراق، حسرت و مرگ است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اشارات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۲۴

میرم ز هجر و گویم، یا رب به حسرت من
کز داغ دل مسوزان، کس را به محنت من

هنگام نزع این است، مقصود من که گر یار
چیزی اگر نگردد، فهم از اشارت من

خوش ساعتی که می کرد، منعم ز گریه، محرم
گردش به چین ابرو، منع از نصیحت من

از ناوک تو عمداً، دشوار می دهم جان
تا در دلت بماند، یاد، این شهادت من

رفنم که بهر صلحش، عجزی کنم به عرفی
گو دل بکش به طعنم، این است طاقت من
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.