۳۲۳ بار خوانده شده

در بیداری از خواب غفلت گوید

بنه ای عدل تو بقای جهان
در کنار جهان سزای جهان

چون درِ عدل باز شد بر تو
درِ دوزخ فراز شد بر تو

عدل مر مرگ را بریزد آب
جور مر فتنه را ببندد خواب

هست شادی دل ستمگاران
خوش و اندک چو خواب بیماران

عقل را مشگریست روح‌افزای
عدل مشاطّه‌ایست مُلک آرای

شرع را عقل قهرمان باشد
ملک را عدل پاسبان باشد

شاه باید غلام تن نبود
تا خطیبش دروغ زن نبود

پشه از پیل کم زید بسیار
زانکه کوته بقا بود خونخوار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فی صفة سهمه و اقباله
گوهر بعدی:فی تنبیه الملک و کلمة الحق بغیر المداهنة
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.