هوش مصنوعی: این متن داستانی درباره عدالت و بخشش یک شاه عادل را روایت می‌کند. در این داستان، خازنی از ترس شاه جامی را پنهان می‌کند، اما شاه به جای مجازات، او را می‌بخشد و توصیه می‌کند که بی‌گناهان را آزار ندهند. همچنین، داستان شامل توصیه‌هایی درباره عدالت، پرهیز از ستم، و اهمیت بخشش است. در نهایت، متن بر اهمیت عدالت و رفتار عادلانه با رعیت تأکید می‌کند.
رده سنی: 14+ این متن دارای مفاهیم اخلاقی و تعلیمی عمیق است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از عبارات و تمثیل‌های استفاده‌شده ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا پیچیده باشد.

حکایت در حلم و بردباری نوشیروان

حاجبی بُرد جام نوشروان
دید آن شاه و کرد ازو پنهان

دل خازن ز بیم شه برخاست
جام جُستن گرفت از چپ و راست

خازن از بیم جان خود بشتاب
هرکسی را همی نمود عذاب

جان خازن بتافت از پی جام
گشت از بیم شاه خون‌آشام

به امید و به راحت و غم و درد
هرکسی را مطالبت می‌کرد

شاه گفتش مرنج و باد مسنج
بی‌گنه را مدار در غم و رنج

دل خود را به جای خود بازآر
بی‌گنه را بدین گنه مازار

چیست بهتر ز خیره جوشیدن
پرده‌ای بر گناه پوشیدن

کانکه برداشت جام ندهد باز
وانکه دانست فاش نکند راز

شاه روزی میان رهگذری
دزد خود را بدید با کمری

کرد اشارت به خنده بی‌باری
کین از آن جام هست گفت آری

آنت بخشودن اینت بخشیدن
آنت پاشیدن اینت پوشیدن

گبری از دزد برگرفت آن را
نیم از آن بس بُوَد مسلمان را

چکنی پس چو دست رس داری
تو و آزردن و ستمگاری

قفس از جور تو چو بشکستم
رستمی تو من از ستم رَستم

هیچ کوته مدار از این و از آن
به زیان و به سود دست و زبان

به زبان می خراش جانها را
به تبر می‌تراش کانها را

آخرالامر از این خراش و تراش
بانگ مرگت شود به عالم فاش

ظالمی کو به جور شد موصوف
جور او شانه گشت و جان تو صوف

گِرد او بهر نان و آب مگرد
خونش خور گر حلال خواهی خورد

خون صورت همی نگویم من
تو بهانه مریس و کفر متن

خون او خور تو از دعای سحر
که دعای سحر به از خنجر

شاه چون عادلست باید بود
با سپاه و رعیّت از پی سود

روز روشن به جود کوشیدن
شب تاری به راز پوشیدن
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:التمثّل فی عصمة قتل المظلوم
گوهر بعدی:در عدل پادشاه و صفت آن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.