هوش مصنوعی: این متن به انتقاد از افراد ریاکار و متظاهر به دین و علم می‌پردازد. شاعر از کسانی سخن می‌گوید که با ظاهرسازی و تکبر، خود را عالم یا درویش می‌نامند اما در باطن بی‌باک و بی‌اصلاح هستند. همچنین، به مسخره کردن رفتارهای نادرست و ابلهانه‌ی برخی افراد پرداخته و از بی‌فایده بودن گفتار و کردارشان سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ این متن حاوی واژگان و مفاهیم تند و هجوآمیز است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. همچنین، درک کامل انتقادات و طنز موجود در متن نیاز به بلوغ فکری دارد.

در حق کسی گوید از بزرگان غزنین

بگذر از عالمان و درویشان
تو و عام و خصومت ایشان

چون تو از خوان شرع بی‌قوتی
تو و سالوس و کبر و سنبوتی

هر سخن کان ترا کند فربه
هذیان پرسمت نه از وی به

خویشتن کشته‌ای ز بی‌‌باکی
که بی‌اصلاح خوردی انطاکی

هرکه دارو ستاند از معتوه
زود گیرد همه جهان در کوه

هرکه بر رفت خیره بر سر چوب
گفت تذکیر هاون و جاروب

نشود واعظ و نه حافظ دین
نبود وارث رسول امین

هرچه او گفت خنده آرد و بس
هرچه او کرد زو نگیرد کس

مرد ماتم زده ز گفتارش
سال و مه بی‌غمی بود کارش

ناگذشتست وی به کوی سخن
نه بگفته نه دیده روی سخن

نکند نیز رنجه بیش ترا
شرم ناید ز شیب خویش ترا

من ندیدم امام بر منبر
چون تل کوه بر سر زنبر

هیچ دانی به چشم من چون بود
کیر و خایه که در خور کون بود

پشت چون خرس بر سر شخ بود
روی چون بوریای مطبخ بود

ای که در ابلهی و خیره‌سری
خرتر از گاو و هرزه‌تر ز خری
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در صفت جاه‌جویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
گوهر بعدی:در مثالب علوی زرمدی گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.