هوش مصنوعی:
متن به معرفی ابوعلی الحسن بن علی الجوزجانی میپردازد که در زمان خود فردی بینظیر بود و آثار ارزشمندی در زمینه علم معاملات و رؤیت آفات داشت. وی مرید محمد علی و همعصر ابوبکر وراق بود. ابراهیم سمرقندی از مریدان او بود. در ادامه، نقلقولی از او آورده شده که در آن به غفلت و اعتماد مردم بر ظنوگمان اشاره میکند و اینکه مردم فکر میکنند در حقیقت زندگی میکنند، در حالی که در میدان غفلت هستند. همچنین، به تفاوت بین عالمان و جاهلان متصوفه اشاره شده و تأکید میکند که تنها با رؤیت جلال یا جمال حق است که پندارهای انسان از بین میرود.
رده سنی:
18+
متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به دانش و تجربه کافی دارد. همچنین، بحثهای مربوط به غفلت و حقیقت ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
۵۰- ابوعلی الحسن بن علی الجوزجانی، رضی اللّه عنه
و منهم: پیر زمانه، و اندر زمانهٔ خود یگانه، ابوعلی الحسن بن علی الجوزجانی، رضی اللّه عنه
اندر وقت خود بی نظیر بود. وی را تصانیف ازهر است اندر علم معاملات و رؤیت آفات. و مرید محمد علی بود و از اقران ابوبکر وراق بود. ابراهیم سمرقندی مرید وی بود.
از وی میآید که گفت: «الخَلْقُ کُلُّهُم فی مَیادینِ الغَفْلةِ یَرْکُضُونَ و عَلَی الظُنُّونِ یَعْتَمِدُونَ، و عِندَهم أنَّهم فی الحَقیقةِ یَنْقَلِبُونَ و عنِ المکاشفةِ ینطِقُونَ.» یعنی قرارگاه خلق جمله به میدان غفلت است و اعتمادشان بر ظن پر آفت، و به نزدیک ایشان چنان است که کردار ایشان بر حقیقت است و نطقشان از اسرار مکاشفت. و اشارت آن پیر به پندار طبع و رعونت نفس بوده است؛ که کسی اگرچه جاهل بود مرجهل خود را معتقد بود، خاصّه جهال متصوّفه. همچنان که علمای ایشان اعز ما خلق اللّهاند، جهال ایشان اذلّ ما خلق اللّهاند. آنچه عالمانشان را حقیقت بود، جهّالشان را پنداشت بود. در میدان غفلت میچرند، پندارند که میدان ولایت است و بر ظنّ اعتماد میکنند پندارند که آن یقین است و با رسم میروند و پندارند حقیقت است و از هوی میگویند پندارند که آن مکاشفت است؛ از آنچه پنداشت از سر آدمی بیرون نرود، مگر به رؤیت جلال حق یا جمال وی؛ که اندر اظهار جمال وی همه وی را بینند پنداشتشان فانی شود و اندر کشف جلال خود را نبینند پنداشتشان سر بر نیارد. واللّه اعلم.
اندر وقت خود بی نظیر بود. وی را تصانیف ازهر است اندر علم معاملات و رؤیت آفات. و مرید محمد علی بود و از اقران ابوبکر وراق بود. ابراهیم سمرقندی مرید وی بود.
از وی میآید که گفت: «الخَلْقُ کُلُّهُم فی مَیادینِ الغَفْلةِ یَرْکُضُونَ و عَلَی الظُنُّونِ یَعْتَمِدُونَ، و عِندَهم أنَّهم فی الحَقیقةِ یَنْقَلِبُونَ و عنِ المکاشفةِ ینطِقُونَ.» یعنی قرارگاه خلق جمله به میدان غفلت است و اعتمادشان بر ظن پر آفت، و به نزدیک ایشان چنان است که کردار ایشان بر حقیقت است و نطقشان از اسرار مکاشفت. و اشارت آن پیر به پندار طبع و رعونت نفس بوده است؛ که کسی اگرچه جاهل بود مرجهل خود را معتقد بود، خاصّه جهال متصوّفه. همچنان که علمای ایشان اعز ما خلق اللّهاند، جهال ایشان اذلّ ما خلق اللّهاند. آنچه عالمانشان را حقیقت بود، جهّالشان را پنداشت بود. در میدان غفلت میچرند، پندارند که میدان ولایت است و بر ظنّ اعتماد میکنند پندارند که آن یقین است و با رسم میروند و پندارند حقیقت است و از هوی میگویند پندارند که آن مکاشفت است؛ از آنچه پنداشت از سر آدمی بیرون نرود، مگر به رؤیت جلال حق یا جمال وی؛ که اندر اظهار جمال وی همه وی را بینند پنداشتشان فانی شود و اندر کشف جلال خود را نبینند پنداشتشان سر بر نیارد. واللّه اعلم.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:۴۹- ابوعبداللّه محمد بن اسماعیل المغربی، رضی اللّه عنه
گوهر بعدی:۵۱- ابومحمّد احمدبن الحسین الجُریری، رضی اللّه عنه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.