هوش مصنوعی:
ابوعلی الحسن بن علی بن محمد الدقاق، معروف به دقاق، یکی از بزرگان عرفان و تصوف بود که در زمان خود بینظیر به شمار میرفت. او بیان صریح و زبانی فصیح در کشف راه خداوند داشت و با بسیاری از مشایخ صحبت کرده بود. از جمله سخنان او این است: «هر کس به غیر خدا انس گیرد، در حال خود ضعیف شود و هر کس از غیر خود سخن گوید، در گفتارش دروغگو باشد.» همچنین حکایتی از او نقل شده که در پاسخ به سوالی درباره توکل، دستار خود را به سوالکننده انداخت و گفت: «توکل آن است که طمع از دستار مردم ببُری.»
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عرفانی و اخلاقی عمیق است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان اسلامی دارد. همچنین برخی عبارات نیاز به تفسیر دارند که برای سنین پایینتر ممکن است نامفهوم باشد.
۲- ابوعلی الحسن بن علی بن محمد الدّقّاق، رضی اللّه عنه
ومنهم: بیان مریدان و برهان محققان ابوعلی الحسن بن علی بن محمد الدقاق، رضی اللّه عنه
امام فن خود بود و اندر زمانه بی نظیر. بیانی صریح و زبانی فصیح داشت اندر کشف راه خداوند، تعالی. و مشایخ بسیار را دیده بود و با ایشان صحبت داشته. مرید نصر آبادی بود. تذکیر گفتی.
از وی میآید که گفت: «مَنْ أَنَسَ بِغَیْرِه ضَعُفَ فی حالِه، و مَنْ نَطَقَ مِنْ غَیْره کَذَبَ فی مَقاله.» هرکه را بدون حق اُنس بود اندر حال خود ضعیف باشد و آن که جز از وی گوید اندر مقالات خود کاذب باشد؛ از آنچه اُنس با غیر از غایت قلت معرفت باشد و انس با وی از غیر وحشت بود و مستوحش از غیر، ناطق نبود از غیر.
و از پیری شنیدم که: روزی به مجلس وی اندر آمدم به نیت آن که بپرسم از حال متوکلان. وی دستاری نیکوی طبری در سر داشت. دلم بدان میل کرد. گفتم: «ایّها الشیخ، توکل چه باشد؟» گفت: «آن که طمع از دستار مردمان کوتاه کنی.» این بگفت و دستار در من انداخت. رضی اللّه عنه.
امام فن خود بود و اندر زمانه بی نظیر. بیانی صریح و زبانی فصیح داشت اندر کشف راه خداوند، تعالی. و مشایخ بسیار را دیده بود و با ایشان صحبت داشته. مرید نصر آبادی بود. تذکیر گفتی.
از وی میآید که گفت: «مَنْ أَنَسَ بِغَیْرِه ضَعُفَ فی حالِه، و مَنْ نَطَقَ مِنْ غَیْره کَذَبَ فی مَقاله.» هرکه را بدون حق اُنس بود اندر حال خود ضعیف باشد و آن که جز از وی گوید اندر مقالات خود کاذب باشد؛ از آنچه اُنس با غیر از غایت قلت معرفت باشد و انس با وی از غیر وحشت بود و مستوحش از غیر، ناطق نبود از غیر.
و از پیری شنیدم که: روزی به مجلس وی اندر آمدم به نیت آن که بپرسم از حال متوکلان. وی دستاری نیکوی طبری در سر داشت. دلم بدان میل کرد. گفتم: «ایّها الشیخ، توکل چه باشد؟» گفت: «آن که طمع از دستار مردمان کوتاه کنی.» این بگفت و دستار در من انداخت. رضی اللّه عنه.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:۱- ابوالعباس احمدبن محمّد القصّاب، رضی اللّه عنه
گوهر بعدی:۳- ابوالحسن علی بن احمد الخرقانی، رضی اللّه عنه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.