هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تلاش خود برای ساختن دیواری در خانهای کور سخن میگوید. او چراغی را تا صبح روشن نگه میدارد تا بتواند در این شب گرم، دیواری محکم و مناسب بسازد. او از انگشتان خود برای یافتن عیبها استفاده میکند و با دیگر کوران به بحث میپردازد. هدف او ساختن خانهای است که در برابر آفتاب فردا سایهبان مناسبی داشته باشد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق و تمثیلی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، زبان و ساختار شعر برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
تا صبح دمان
تا صبح دمان، در این شب گرم
افروخنه ام چراغ، زیراک
می خواهم بر کشم به جا تر
دیواری در سرای کوران.
بر ساخته ام، نهاده کوری
انگشت که عیب هاست با آن
دارد به عتاب کور دیگر
پرسش که چراست این، چرا آن.
وین گونه به خشت می نهم خشت
در خانه کور دیدگانی
تا از تف آفتاب فردا
بنشانمشان به سایبانان.
افروخته ام چراغ از این رو
تا صبح دمان، در این شب گرم
می خواهم بر کشم به جا تر
دیواری در سرای کوران.
افروخنه ام چراغ، زیراک
می خواهم بر کشم به جا تر
دیواری در سرای کوران.
بر ساخته ام، نهاده کوری
انگشت که عیب هاست با آن
دارد به عتاب کور دیگر
پرسش که چراست این، چرا آن.
وین گونه به خشت می نهم خشت
در خانه کور دیدگانی
تا از تف آفتاب فردا
بنشانمشان به سایبانان.
افروخته ام چراغ از این رو
تا صبح دمان، در این شب گرم
می خواهم بر کشم به جا تر
دیواری در سرای کوران.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:چراغ
گوهر بعدی:هنوز از شب...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.