هوش مصنوعی: شخصیت اصلی شعر از زنی هرجایی می‌گوید که هر شب به سراغش می‌آید. در یکی از شب‌های وحشت‌زا، زن با گیسوان درازش او را احاطه می‌کند و احساس زبونی و تکاپو را در او ایجاد می‌کند. حتی پس از آن شب، حضور زن و تأثیرش بر او همچنان ادامه دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین روان‌شناختی و احساسی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، فضای تاریک و وحشت‌زای توصیف‌شده برای سنین پایین مناسب نیست.

همه شب

همه شب زن هرجایی
به سراغم می آمد.
به سراغ من خسته چو می آمد او
بود بر سر پنجره ام
یاسمین کبود فقط
همچنان او که می آید به سراغم، پیچان.

در یکی از شبها
یک شب وحشت زا
که در آن هر تلخی
بود پا بر جا،
و آن زن هر جایی
کرده بود از من دیدار؛
گیسوان درازش ـــ همچو خزه که بر آب ـــ
دور زد به سرم
فکنید مرا
به زبونیّ و در تک وتاب

هم از آن شبم آمد هر چه به چشم
همچنان سخنانم از او
همچنان شمع که می سوزد با من به وثاقم ، پیچان.

1331
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:ری را
گوهر بعدی:در کنار رودخانه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.